گریز ناگزیر

۴۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

باید بگم که بر اثر شافل پام به ... داده شده

شافل نوعی رقص پا است :/ که بنده پس از سه روز تمرین و شش حرکت یاد گرفتن نابود شدم :/

تنبل ترین و بیخیال ترین فرد دنیا هم اکنون کنار من نشسته


دو کلمه ترجمه می کنم هشت بار تلگرام و وبلاگمو چک می کنم :/

و خداوند مرا افرید تا آموزش دانشکده را دق بدهم

خوابگاه بنت :)

اتوبوس داخلی

من حاضرم یک ششم فضای این اتاقو داشته باشم ولی تنها زندگی کنم

یه حسی بهم میگه که مچ پام شکسته ینی ترک خورده

اگه دردش تا هفته بعد خوب نشه یه ایکس ری مهمونش می کنم

امروز باعث شدم شکم یه بچه کوچولوی هفت ماهه رو الکی عمل نکنن

وسط این همه گیرو دار خوشحالی قشنگی بود

مشت می کوبم روی سینه ات...


به اندازه روزهای ابری 16 سالگی

به اندازه همه شعر های نوزده سالگی

به اندازه همه غروب های غمگین تر جمعه

و به اندازه همه پاییزهای سرد و درختان عریان و کلاغ هایشان...


الآن که پام درد میکنه و 15 تا مقاله باید پیدا و ترجمه کنم و یکی بنویسم دوباره و تحقیق میداتی دارم و حذف و اضافه م دانشگاه گیر کرده

بد ترین اتفاق ته کشیدن حساب بانکیم بود که بحمدلله میسر شد