گریز ناگزیر

با دوستم رفتم پارک نشستیم بستنی خوردیم
درحالی که درد پام امونمو بریده بود و داشتیم سگ لرز میزدیم
آهنگ گریز از ابی هم داشت میخوند...
خوش گذشت :)




سالاد ماکارونی خوردم با شیر کاکائو :/
خدایا رحم کن
  • Heli

نظرات  (۱)

همین دوستا هستن که حال ادم و خوب میکنن بخداااا
پاسخ:
نمیدونم چرا تنهایی رو ترجیح میدم اکثرا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی